

مشخصات پروژه :
- زیگما، پلیاستر را به هنر تبدیل میکند.
- از نخ تا پارچه، زنجیره کامل در اختیار ماست.
- هر طرح، پاسخ مستقیم به سلیقه بازار است.
- زیگما؛ بافت آینده نساجی ایران.
پروژهٔ برندسازی زیگما | الگوی نوآوری در صنعت پارچهٔ پلیاستر ایران
چشمانداز کلی پروژه
برند زیگما بهعنوان یکی از معدود تولیدکنندگان ایرانی که زنجیرهٔ کامل تأمین پلیاستر را زیر یک سقف دارد، تصمیم گرفت از وضعیت «تأمینکنندهٔ گمنام» عبور کند و جایگاه مرجع ترند و تکنولوژی پارچه را به دست آورد. این پروژهٔ برندسازی ششماهه با هدف تثبیت هویت برند، ایجاد تمایز احساسی و تبدیل زیگما به نامی آشنا در بازار پارچههای دکوراتیو و صنعتی اجرا شد.
معرفی برند و مزیت ساختاری
زیگما تنها تولیدکنندهای است که از تولید گرانول و نخ تا بافت، تکمیل و بستهبندی را در اختیار دارد. این یکپارچگی عمودی سه مزیت حیاتی به همراه دارد:
کنترل کیفیت بیوقفه در تمام مراحل تولید؛
چابکی استراتژیک برای تغییر طرح و رنگ در کمترین زمان؛
قدرت قیمتگذاری رقابتی بهدلیل حذف هزینههای واسطهای.
چنین زیرساختی زمینهای قدرتمند برای خلق برندی فراهم میکند که بتواند هم احساس اعتماد و هم نوگرایی را به مشتری منتقل کند.
چالشهای پیش از پروژه
پیش از آغاز فرایند برندسازی، زیگما با سه مانع اساسی مواجه بود:
تمایز ذهنی صفر: بنکداران و خردهفروشها پارچه را بر اساس «ترک» یا «چینی» بودن میشناختند و نام هیچ برند ایرانی را به خاطر نمیسپردند.
نارسایی حلقهٔ بازخورد: واسطهها تنها براساس سلیقهٔ شخصی طرح سفارش میدادند؛ این باعث میشد صدای طراحان و مصرفکنندگان هرگز به گوش کارخانه نرسد.
یکنواختی و کپیکاری طرحها: طراحان داخلی بهدلیل فقدان «منبع الهام بومی» به کپی ترندهای خارجی روی آورده بودند و بازار اشباع از تکرار بود.
چارچوب فرایند برندسازی
برای رفع این شکافها، رویکردی چندلایه اتخاذ شد که در سه فاز اصلی خلاصه میشود:
۱) کشف و تحقیق
مصاحبهٔ عمیق با بنکداران، پردهفروشان، معماران داخلی و مصرفکنندگان شهری؛
بازدید میدانی از بازارهای کلیدی (مولوی، جهاد، چهاردانگه) برای مشاهده رفتار خرید؛
تحلیل ترند از پلتفرمهای WGSN و Pinterest جهت پیشبینی سلیقهٔ سال آینده؛
بنچمارک تطبیقی با سه برند جهانی (Liberty، Hunter Douglas، Sunbrella) برای استخراج الگوهای Storytelling و نوآوری.
۲) تعریف و همراستاسازی
کارگاههای ارزشکاوی با بنیانگذاران برای استخراج باورهای اصیل سازمان؛
نقشهٔ سفر مشتری برای شناسایی نقاط تماس کلیدی و گلوگاههای تجربه؛
تدوین بیانیههای برند شامل چشمانداز، مأموریت، ارزشها، شخصیت و وعدهٔ برند؛
تعریف معماری سبد محصول و ردهبندی کالکشنهای فصلی.
۳) اجرا و تجلی بصری
طراحی هویت بصری نوین با لوگوتایپ مدرن، پالت رنگ الهامگرفته از طبیعت ایران و بافت موجدار نماد انعطاف؛
تدوین راهنمای برند برای کاربرد صحیح لوگو، رنگ و تایپوگرافی در تمام رسانهها؛
تولید نمونه کالکشن مفهومی جهت رونمایی در نمایشگاه بینالمللی نساجی تهران؛
آمادهسازی بستهٔ ارتباطی شامل بروشور، وبسایت، و بستهبندی خردهفروشی.
جوهرهٔ برند
“به سلیقهٔ شما میبافیم.“
این عبارت ساده، ستون فقرات تمام ارتباطات برند است و سه مفهوم کلیدی را منتقل میکند:
شخصیسازی بیواسطه: طرح نهایی بر اساس ذائقهٔ طراح یا مصرفکننده شکل میگیرد؛
چابکی خط تولید: زیگما در کمتر از یک چرخه امکان تغییر طرح و رنگ را دارد؛
همکاری خلاقانه: برند خود را همکار طراح میداند نه صرفاً تولیدکننده.
هویت بصری و عناصر کلیدی
عنصر | توضیح | دلیل انتخاب |
---|---|---|
لوگو | ترکیب تایپوگرافی هندسی و نماد بافت موجدار | نشاندهندهٔ تکنولوژی و پویایی |
پالت رنگی | آبی کاربنی، سبز سدری، کرم کویری | الهام از مناظر ایران؛ ایجاد تمایز از رقبا |
بافت موجدار | خطوط مواج و تکرارشونده | نماد انعطاف رشتههای پلیاستر و جریان ترند |
تصاویر قهرمان | کلوزآپ بافت و صحنهٔ کاربرد در دکوراسیون | پیوند عاطفی با طراح و مصرفکننده |
تمام اجزا در راهنمای برند زیگما مستندسازی شده و استفادهٔ نادرست از نسبتها، رنگها یا فضای امن لوگو در تمامی کانالها ممنوع شده است.
پیامدهای کلیدی پروژه
افزایش دیدهشدن برند: حضور منسجم در نمایشگاهها و شبکههای اجتماعی باعث شد نام «زیگما» بهعنوان نخستین برند ایرانی پارچهٔ ترندمحور مطرح شود.
تعامل مستقیم با بازار: با ایجاد باشگاه طراحان و راهاندازی کانال سفارش دیجیتال، حلقهٔ بازخورد زنده بین کارخانه و جامعهٔ طراحی برقرار شد.
تمایز احساسی پایدار: وعدهٔ «به سلیقهٔ شما میبافیم» زیگما را از رقابت صرفاً قیمتی جدا کرد و به سطح تجربه و احساس منتقل نمود.
پاسخگوی پرسش های شما هستم...
حسین راد
«من یک استراتژیست برند با پیشینهای متنوع در هنر و تجارت هستم. مسیر حرفهای من از دنیای سینما آغاز شد، جایی که مهارتهایی در عکاسی، فیلمبرداری و تدوین را در حوزههای گوناگون بهدست آوردم. پس از تحصیل در رشته مدیریت بازرگانی، تمرکز خود را بر توسعه دانش در حوزه استراتژی و کسبوکار معطوف کردم. این ترکیب منحصربهفرد از هنر و تجارت، به من امکان داده تا برندهایی خلاق و هدفمند بسازم و هویتهای متمایز و ماندگار خلق کنم.»