در مسیر… قسمت اول: چرا برندهای ایرانی نمی‌توانند جهانی شوند؟

آوریل 9, 2025
46مشاهده
Hossein Raad

مشخصات پروژه :

در مسیر… قسمت اول: چرا برندهای ایرانی نمی‌توانند جهانی شوند؟

در قسمت اول ویدیوکست «در مسیر…»، یکی از پرتکرارترین پرسش‌هایی که ذهن بسیاری از فعالان اقتصادی و علاقه‌مندان به برندینگ را درگیر کرده، بررسی شد: چرا برندهای ایرانی، با وجود کیفیت مناسب محصولاتشان، هنوز در سطح بین‌المللی حرفی برای گفتن ندارند؟

ماجرا از کجاست شروع می‌شود؟ ذهنیت یا ابزار؟

در گفت‌وگویی صمیمی با حسین بوشهری، مشاور برندینگ و بازاریابی، خیلی زود بحث به این نکته رسید که ما هنوز برای یادگیری عمیق و مستمر، آن‌طور که باید، آمادگی نداریم. فرهنگ آموزش ما بیشتر مصرف‌محور است تا تحلیلی. او به دو کتاب مهم اشاره کرد که تصویر روشن‌تری از فضای فرهنگی و ساختاری ایران ارائه می‌دهند:

دو کتاب برای تأمل بیشتر:

  • «ایران در مسیر توسعه» از علی‌اصغر لشکر‌بلوکی: نگاهی دقیق به موانع نهادی و فرهنگی که مانع از توسعه پایدار در ایران شده‌اند؛ از سیاست‌زدگی گرفته تا نبود تفکر سیستمی.

  • «ایران؛ جامعه کوتاه‌مدت» نوشته حسین کاکوسان: تصویری از ذهنیتی که بر تصمیم‌های کوتاه‌مدت و سود آنی تکیه دارد؛ نگاهی که در نهایت به ضرر برندینگ، آموزش و اقتصاد ختم می‌شود.

برندینگ، از منش شروع می‌شود، نه از ابزار

یکی از نکاتی که بارها در این گفت‌وگو مطرح شد، این بود که برندینگ، صرفاً لوگو و رنگ سازمانی نیست. حسین بوشهری جمله‌ای نقل کرد که ذهنم را درگیر کرد:

«CRM یک نرم‌افزار نیست، یک منش است.»

و به‌راستی که برندینگ هم همین‌طور است: برندینگ یک منش است؛ نگاهی به دنیا، به تصمیم‌سازی، به روابط انسانی.

چرا آموزش زیاد است، ولی مؤثر نیست؟

در سال‌های اخیر، آموزش‌های مرتبط با برندینگ در ایران رشد چشمگیری داشته. از کلاس‌های آنلاین گرفته تا پادکست‌ها و مقاله‌های مختلف. اما مشکل اصلی، عمق این آموزش‌هاست. هنوز بیشتر برندبوک‌ها در حد یک دفترچه گرافیکی هستند؛ نه راهنمایی برای تصمیم‌سازی و جهت‌گیری استراتژیک.

نابغه داریم، ولی سیستم نداریم

همه ما می‌دانیم که ایران در طول تاریخ، پر از انسان‌های درخشان بوده. اما چرا این درخشش به جریان پایدار و ماندگار تبدیل نمی‌شود؟ دلیلش ساده است: ما سیستم‌سازی بلد نیستیم. از مستندسازی فراری‌ایم، تفویض اختیار نمی‌کنیم، فرهنگ جانشین‌پروری نداریم و شفافیت را تهدید می‌دانیم.

برندینگ یک فرهنگ است، نه تزئینات سازمانی

در دل هر برند ماندگار، فرهنگی نهفته است. فرهنگی که با آموزش، رفتار سازمانی، منش مدیران و ارتباط انسانی ساخته می‌شود. برند، معناست؛ نه فقط تصویر. و این معنا وقتی شکل می‌گیرد که همه چیز با هم هم‌راستا باشد.

از تجربه دیگران چه یاد گرفته‌ایم؟

ژاپن و آلمان، دو کشوری که از خاکستر جنگ برخاستند، برندهایی مثل تویوتا، سونی، ب‌ام‌و و بوش را ساختند. چطور؟ با تمرکز بر فرهنگ، آموزش، و تفکر سیستمی. ما اما هنوز درگیر فردگرایی و امروزنگری هستیم.

دو کتاب برای تأمل بیشتر: «ایران در مسیر توسعه» از علی‌اصغر لشکر‌بلوکی: نگاهی دقیق به موانع نهادی و فرهنگی که مانع از توسعه پایدار در ایران شده‌اند؛ از سیاست‌زدگی گرفته تا نبود تفکر سیستمی. «ایران؛ جامعه کوتاه‌مدت» نوشته حسین کاکوسان: تصویری از ذهنیتی که بر تصمیم‌های کوتاه‌مدت و سود آنی تکیه دارد؛ نگاهی که در نهایت به ضرر برندینگ، آموزش و اقتصاد ختم می‌شود.

برند ایرانی هنوز به مفهوم منش برند نرسیده است.

آموزش‌های فعلی برندینگ در ایران بیشتر سطحی‌اند تا کاربردی.

برندینگ یک ذهنیت است، نه مجموعه‌ای از ابزارهای بازاریابی.

برندبوک‌ها باید راهنمای استراتژیک باشند، نه فقط بصری.

بدون ساختار و سیستم، نبوغ فردی هم خاموش می‌شود.
تأکید بر فردگرایی، مانع تبدیل برند به جریان پایدار است.
برند، لوگو نیست؛ ذهنیت جمعی است.
برند موفق، از دل یک فرهنگ ساخته می‌شود.

دسته: پادکست


برچسب ها:

نظرشما

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

مرتبط پست ها


به وردپرس خوش آمدید. این اولین نوشتهٔ شماست. این را ویرایش یا حذف کنید، سپس نوشتن را . . .

به وردپرس خوش آمدید. این اولین نوشتهٔ شماست. این را ویرایش یا حذف کنید، سپس نوشتن را . . .

به وردپرس خوش آمدید. این اولین نوشتهٔ شماست. این را ویرایش یا حذف کنید، سپس نوشتن را . . .

به وردپرس خوش آمدید. این اولین نوشتهٔ شماست. این را ویرایش یا حذف کنید، سپس نوشتن را . . .

به وردپرس خوش آمدید. این اولین نوشتهٔ شماست. این را ویرایش یا حذف کنید، سپس نوشتن را . . .

به وردپرس خوش آمدید. این اولین نوشتهٔ شماست. این را ویرایش یا حذف کنید، سپس نوشتن را . . .